نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

با سلام خدمت شما دوست عزيز

بايد عرض کنم خيلي از چيزهايي که شما در اين وبلاگ نوشته ايد و يا نظر مساعد بر آن داريد تمامآ برگرفته از مطالعه و سير در کتب گوناگون ، که همگي قابل ستايش است و طلب وافر شما را در جهت سشير و سلوك واقعي مي رساند . وليكن اين را هم بايد در نظر داشت كه اين كتب همگي ساخته ذهن وقاد نويسنده آن است و هر نويسنده برداشت شخصي خود را در آن به رشته تحرير در آورده است . و نميتوان براحتي به آنها استناد كرد . در ثاني نميتوان بدنامي عده اي را كه دريك لباس متحد الشكل قرار دارند به همه آن گروه نسبت داد ، چنانكه روحانيون نيز اشتباه ميكنند و نميتوان همه را خطا كار قلمداد كرد . در مورد عرفايي مثل عطار نيشابوري كه حافظ در مورد او ميفرمايد

هفت كوي عشق را عطار رفت ما هنوز اندر خم يك كوچه ايم چه ميگوييد ؟ آيا حافظ به نظر دادن در مورد اين بزرگمرد سزاوارتر از ما نيست .

ديگر آنكه اطلاعات شما در مورد صفيعليشاه كمي ناقص است و شما را به خدا كمي متأملتر با اين بزرگان برخورد كنيد زيرا نوشته هاي شما بر افكار عمومي تأثير گذار است و ذهنيت بد يافتن ديگران را در صورتي كه به اين بزرگان بدبين شوند ، مسئوليد . باطن آن بزرگان شما را چوب ميزند .

شرمنده ™ اينها را فقط بخاطر آن گفتم كه بسيار طالب فهم و دانايي هستيد

پاسخ

در مورد مطلبي كه فرموديد :بدنامي عده اي را كه در يك لباس متحد الشكل قرار دارند را نمي توان به آن گروه نسبت داد.... را قبول دارم ولي در ميان صوفيان صافي ديده نمي شود بلكه در طول تاريخ تصوف حتي يك نمونه را نمي توان يافت كه واقعا از طريقت اهل بيت گمراه نباشد حتي اقطاب فعلي صوفيه و سران و مشايخ معاصر صوفيه. در مورد عطار هم بايد به نكته مهمي اشاره كنم و آن تحقيق درست در لابلاي آثار عطار از جمله تذكره الاولياء كه با مباني و آموزه هاي اسلامي و شيعي در تضاد است. و اينكه مي گوئيد حافظ چنين مي گويد بايد گفت كه ملاك ما مبناي ديني و قرآي و روايي است چراكه مباني اسلام بر اساس روايات و آيات قرآن است نه اقوال ديگران. و از آنطرف حضرت علي فرموده اند : اعرف الحق تعرف اهله يعني حقيقت و كلام حق را بشناسيد اهلش شناخته مي شود نگفته اند كه شخصيت محور باشيم بلكه حقيقت محور بايد بود. البته بنده نمي خواهم منكر شوم كه عرفاي صوفيه جملات زيباي عرفاني و حكمت هاي ديني نداشته اند خير . شيعه آنكسي است كه حكمت را بپذيرد و لو از اهل نفاق و شرك. اين روايت امام علي ع است كه خذ الحكمه و لو من اهل النفاق . بله عطار جملات زيبايي هم دارد و لي آيا مي توان اينها را به عنوان الگوي عملي اخلاقي و عرافني پذيرفت و يا ائمه اطهار و نائبان آنها سزاوارترند؟. تازه اينكه فرموديد سخنان من تاثير گذار است خودم هم بيشتر از شما ملتفت بودم كه چنين است لذا در مطالبم دقت كرده ام كه چه بنويسم و اينطور نيست كه مطالبم را از روي هوا نوشته باشم بلكه اين سرمايه زحمات اساتيد حوزه است كه در لابلاي تاريخ تصوف در ميان آثار خود صوفيان يافته اند