سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهترینِ برادرانت، کسی است که از اموال خود به تو ببخشد، و بهتر از او کسی است که تو را بی نیاز سازد و اگرخود به تو نیازمند گشت، تو را معاف دارد [و از تو چیزی نخواهد] . [امام علی علیه السلام]
امروز: شنبه 103 اردیبهشت 15

                                  

ادامه قسمت اول

 

امام خمینی (ره) به عنوان یک عارف بزرگ نه تنها از تصوف دفاع نمی کند بلکه در آثار مختلف خود به شدت ایشان را مورد نقد قرار می دهد.

         در چهل حدیث باب کبر، حدیث چهارم بعد از بحثی در مورد حکیم وعارف می فرمایند:آن که خود را مرشد وهادی خلایق می داند و در مسند دستگیری وتصوف قرار گرفته..............اصطلاحات این دو دسته (عارف وحکیم) را به سرقت برده و سر و صورتی به متاع بازار خود داده و دل بندگان خدا را از حق منصرف و مجذوب به خود نموده وآن بیچاره ی صاف و بی آلایش را به علماء و سایر مردم بد بین نموده، برای رواج بازار خود، فهمیده یا نفهمیده، پاره ای از اصطلاحات جاذب را به خورد عوام بیچاره داده وگمان کرده به لفظ «مجذوب علی شاه» یا « محبوب علی شاه » حال جذبه و حب دست می دهد. امام(ره)در ادامه می فرما ید: ای طالب دنیا و ای دزد مفاهیم. این کار تو هم اینقدر کبر و افتخار ندارد. بیچاره از تنگی حوصله وکوچکی کله،گاهی خودش هم بازی خورده، خود را دارای مقامی دانسته، حب نفس و دنیا به مفاهیم مسروقه و اضافات واعتبارات، پیوند شده، یک ولیده ناهنجاری پیدا شده، و از انضمام اینها یک معجون عجیبی و اخلوطه غریبه ای فراهم شده و خود را با این همه عیب، مرشد خلایق وهادی نجات امت و دارای سر شریعت دانسته، بلکه وقاحت را گاهی ازحد گذرانده، دارای مقام ولایت کلیه دانسته،             این نیز از کمی استعداد و قابلیت وتنگی سینه وضیق قلب است.

آقای مردانی! امام در کجا ودر کدام عبارت از تصوف حمایت می کند که شما سعی دارید ایشان را مدافع تصوف و یا حتی صوفی معرفی کنید!

امام خمینی (ره) در موضعی آشکار در دیوان اشعارش می فرمایند:

از صوفیها صفا ندیدم هرگز                زین طایفه من وفا ندیدم هرگز

زین مدعیان که فاش اناالحق گویند/     با خود بینی فنا ندیدم هرگز

(دیوان اشعارامام ص94)

وبعد می فرمایند:

خار راه منی ای شیخ، زگلزار برو 

از سر راه من ای رند تبهکار برو

تو و ارشاد من ای مرشد بی رشد وتباه                

 از بر روی من ای صوفی غدار برو

ای قلندر منش، ای باده به کف خرقه به دوش         

 خرقه ی شرک تهی کرده و بگذار برو

(همان مدرک)

و بعد در معنای درویش که در قدیم برای انسانهای بی آلایش به کار برده می شد و امروز صوفیان خود را درویش معرفی می کنند می فرمایند:

آنکه دل بگسلد از هردوجهان درویش است

آنکه بگذشت زپیدا و نهان درویش است

خرقه و خانقه از مذهب رندان دور است

آنکه دوری کند از این و از آن درویش است

هر که در جمع کسان دعوی درویشی کرد

به حقیقت نه، که با ورد زبان درویش است

صوفی ای کو به هوای دل خود شد درویش

بنده همت خویش است چسان درویش است.

(دیوان اشعار ص176)

حال روی سخن من با کسانی است که سعی می کنند امام را صوفی معرفی کنند. با مطالعه مطالب یادشده کافی است تا هر عاقلی بفهمد آیا امام صوفی بوده یانه....

در صفحه دوم بیانیه این فرقه آمده است: که سلسله جلیله ی عرفای مرتضوی رضوی! نعمت اللهی گنابادی که شیعه اثنی عشری و....در شریعت مقلد آیت الله خمینی(ره) و سایر مراجع جامع الشرایط می باشند.

 

در این جمله ذکر چند نکته حائز اهمیت است: شما نوشته اید مرتضوی رضوی! برای همگان روشن است و تاریخ نیز شهادت می دهد که بسیاری از سلاسل شما (اقطاب) از اهل سنت بوده اند وحتی برخی از ایشان همچون عبدالله یافعی، ناصبی ومخالف ائمه علیهم السلام بودند. با چه روئی خودتان را به واسطه چنین اشخاصی به امام رضا (ع) وصل می­کنید. با چه مدرکی می گوئید: امام رضا علیه السلام خرقه قطبیت یا شیخیت به معروف کرخی داده است . اصلاً این خرقه از کجا آمده است؟

 

امامی که انکار صوفیه را مانند جهاد در حضور رسول خدا می داند بعد بیاید نیابت خود را به کسانی بدهد که ولایت امیر مومنان علیه السلام را قبول ندارند؟ حاشا و کلا.

 

کسانی چون جنید بغدادی، یافعی، سری سقطی، ابو البرکات، صالح بربری و....همه بر مذهب   اهل سنت بوده اند در حالی که در شجره نامه ( کرسی نامه ) سلسله شما اینها به عنوان قطب وجانشین ائمه علیهم السلام معرفی شده اند. شما در جائی دیگر خود را مقلد امام خمینی (ره) وسایر مراجع می دانید.

 

واین درحالی است که حضرت امام خمینی (ره)در مورد پرداخت نکردن خمس می فرمایند: تا خمس مال را ندهند نمی توانند در آن مال تصرف کنند اگر چه قصد دادن خمس را داشته باشد

(مساله 1790توضیح المسائل امام خمینی(ره)).

حال به نظر شما با خوردن مال حرام، می شود ادعای وصول الی الله کرد؟ همه عرفا و اولیاء خدا اولین شرط تهذیب نفس را خوردن مال حلال می دانند. در حالی که طبق رویه فرقه شما به جای خمس و زکات عشریه که جزو عقاید یهود است در دستور کار قرار دارد.

 

آقای مردانی، کدام یک از مراجع، عُشریه، تمثّل صورت مرشد در عبادات، غسل اسلام، تشّرف و بزمهای خانقاهی را مجاز می داند. برای اینکه ببینیم مراجع در این زمینه چه می گویند در پایان همین نوشتار فتاوای برخی ازمراجع را با ذکر سند چاپ می نمایم.

 

در صفحه چهارم بیانیه، از امام (ره) این چنین آورده اید که: از اینجاست اهل سلوک معتقدند   که سالک را چاره ای نیست از اینکه باید معلم و رهبری داشته باشد....

 

بعد با زیرکی تمام نوشته اید: چه بزرگان صوفیه این معلم اخلاق و معنویات و رهبر سیر و سلوک سالکین می باشند که در شریعت با آنکه مجتهد! می باشند جهت وحدت اسلام و مسلمین از علماء و مراجع جامع الشرایط نظیر آیت الله خمینی(ره) امر به تقلید می کنند یا عمل به احتیاط می فرمایند......

 

شما از کجا فهمیدید که منظور ایشان از معلم اخلاق، بزرگان صوفیه هستند؟ و حال آنکه امام (ره)آنها را دزد مفاهیم می خواند. بعد هم مدعی اجتهاد اقطابتان شده اید. آیا منظورتان نور علی تابنده قطب فعلی است یا قطب قبلی علی تابنده؟

 

جناب مردانی! اگر این آقایان بتوانند دوخط ازمتون کتب فقهی مانند: مکاسب وکفایه را شرح دهند بنده به شما ایمان می آورم چه رسد به اجتهاد!!!

بعد در تمام صفحات هر کجا امام بحث عرفانی و اخلاقی داشته، آورده اید و منظور ایشان را متصوفه خوانده اید. الحمدلله همه آثار امام در دسترس است. و با مراجعه به آنها برای هر منصفی نیّت شما کاملاً آشکار می شود.

 

در صفحه9 این بیانیه نوشته اید: پس اگر محققین، کتب بزرگان این سلسله را با آثار آیت الله خمینی (ره) مطابقت نمایند و تطبیق آنها را دریابند متوجه خواهند شد که

 نه تنها تفاوت، و لو جزئی وجود ندارد گوئی از روی آنها استنساخ شده است.

آقای مردانی! شما را به تقوای الهی توصیه می کنم. منظورتان کدام کتاب است این همه انحراف که در اول این رساله آوردم، مگر جز از آثار اقطابتان بود. اگر منظورتان کتاب رفع شبهات سلطان حسین تابنده است که درآن ضمن اهانت به ساحت مقدّس امیرمومنان می گوید: وَالرّیح ُیُحرّکُ شاربَه یمیناً وشِمالاً: یعنی آن قدر سبیل حضرت بزرگ بوده که باد آن را به راست و چپ حرکت می داد.

(همان ,ص 31)

 

کتابهای ولایت نامه، سعادتنامه، مجمع السعادات، رجوم الشیاطین و...مملو از انحرافاتی است که اگر فرصتی دست داد در رساله ای جدا برایتان منتشر خواهم کرد. حال چطور شما به خود اجازه می دهید ادعا کنید که آثار امام از آثار انحرافی اقطاب شما استنساخ (کپی برداری) شده است.

 

بعد جمله ای از امام در مورد تفسیر بیان السعادة آورده اید. جناب آقا ! حضرت امام فقط نام تفسیر و نام سلطان علی را آورده اند. در کجا از فرقه شما حمایت کرده اند که شما سعی در القاء آن دارید.

 

اما چند نکته در مورد این تفسیر لازم به ذکراست.

نام موسّس گنابادیه سلطان محمد است در حالیکه در اینجا سلطان علی ذکر شده است و اگر منظور حضرت امام لقب فرقه ای ایشان بود سلطان علی شاه می گفتند .

 

نویسندگان بسیاری معتقدند که این تفسیر مربوط به نویسنده دیگری است. مقدمه آن که توسط ملا سلطان گنابادی نوشته شده است از لحاظ نوع نگارش و اِعراب، بسیار با متن تفسیر متفاوت است.

 

مرحوم آقا بزرگ تهرانی کتاب شناس بزرگ معاصر در کتاب ارزشمند الذریعه می نویسد: برخی معتقدند این تفسیر مربوط به ملا سلطان است. اما نگاهی به اعراب اول آن نشان دیگری دارد.

 

سپس می گوید: عین عبارات این تفسیر در رساله شیخ علی ابن احمد مهائمی کوکنی متولد سال 776 ومتوفی 835 مشهور به مخدوم علی مهائمی موجود است. همچنین الفاظ آن را   سید غلامعلی آزاد بلگرامی در کتابش سُبح? المرجان، تالیف سال 1177 آورده است.

(الذریعه جلد 3 ص181)

ادامه مطلب در پست بعدی



  • کلمات کلیدی :
  •  نویسنده سرباز اسلام در جمعه 87/12/16 و ساعت 5:20 عصر | دیدگاه دیگران()

     لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    آیا نورعلی تابنده مورد تایید امام بود؟
    سید حسن،دعایی و نورعلی تابنده
    درویش علاقمند به شهرت
    نورعلی تابنده قبل از درویشی
    سیستم تشکیلاتی فرقه گنابادی قسمت هشتم
    سیستم تشکیلاتی فرقه گنابادی قسمت هفتم
    سیستم تشکیلاتی فرقه گنابادی قسمت ششم
    سیستم تشکیلاتی فرقه گنابادی قسمت پنجم
    سیستم تشکیلاتی فرقه گنابادی (قسمت چهارم)
    سیستم تشکیلاتی فرقه گنابادی (قسمت سوم)
    سیستم تشکیلاتی فرقه گنابادی (قسمت دوم) 2
    سیستم تشکیلاتی فرقه گنابادی (قسمت دوم)
    افشای تشکیلات سیاسی فرقه گنابادی (قسمت اول)
    فرقه ای که حزب سیاسی شد
    سید حسین نصر،شهرام پازوکی و اسلام ناب آمریکایی
    [همه عناوین(103)][عناوین آرشیوشده]

    بالا

    طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

    بالا

    معرفی وبلاگ به دوستان
    ایمیل شما:
    ایمیل دوستتان:

    ”باشگاه