بسم الله الرحمن الرحیم
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم):
سیأتی علی امّتی ما أتی علی بنی إسرائیل مثل بمثل و إنّهم تفرّقوا علی اثنتین و سبعین ملّة، و ستفرّق امّتی علی ثلاث و سبعین ملّة، تزید علیهم واحدة کلّها فی النّار غیر واحدة ،قیل: یا رسول الله، و ما تلک الواحدة ؟ قال: هو ما نحن علیه الیوم أنا و أهل بیتی.
(مناهل الابرار فی تلخیص بحار الانوار/ج6/ص228) و (معانی الاخبار/ص323)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
روزگاری بر امّت من می رسد که همانند قوم بنی اسرئیل که به 73 فرقه و ملّت تبدیل شدند، امّت من هم به 73 ملّت و فرقه تبدیل می شوند که به این 73 فرقه یک فرقه هم اضافه نمی شود و همه آنها وارد جهنّم می شوند مگر یک فرقه.
سوال شد آن فرقه نجات یافته کدام است؟ فرمودند: همان گروهی که ما بر آن هستیم یعنی من و اهل بیتم.
پیشگفتار
تصوف به عنوان یکی از انحرافات جدی در امت اسلام، دوران پر فراز و نشیبی را طی نموده است.اهل بیت (علیهم السلام) به عنوان رهبران الهی از همان ابتدای تشکیل این جریان ,به مخالفت با آن پرداختند.
این انحراف، از بین اهل سنّت آغاز گردید و تقریبا تا دوران صفویه در بین شیعیان جایگاهی نداشت. اکثر قریب به اتفاق بزرگان صوفیه از اهل سنت بوده اند.
تصوف با زهد ورزی های دروغین « حسن بصری » و « سفیان ثوری » در عصر بنی امیّه آغاز گردید تا اینکه در دوران امام صادق (علیه السلام) رسما به عنوان یک مسلک و مذهب توسط « ابو هاشم کوفی » اعلام موجودیّت کرد.
متاسفانه افراط و تفریط در بررسی این جریان، همیشه مشکل ساز بوده است.عدّه ای آن را به عنوان یک جریان عرفانی به صورت مطلق با تمام عقاید آن پذیرفته اند و سعی در توجیه انحرافات آن نموده اند و عدّه ای دیگر نیز با هدف مقابله و مبارزه با صوفیگری با عرفا و عرفان حقیقی نیز اعلام جنگ نموده اند؛ در حالی که عرفان مورد نظر شیعه، همان عرفان فقاهتی است که بزرگانی همچون : « مرحوم سید علی قاضی » ، « علامه طباطبائی » و « حضرت امام خمینی ره » در دوران اخیر، از چهره های شاخص آن بوده اند.