دیدگاه های صوفیه در مورد سماع
عقاید و تفکرات (6)
1) افراطیون
این گروه تعدادی از بزرگان صوفیه هستند که به شیفته سماع بوده و آن را یکی از برترین اعمال یا حتی بهترین عمل نزد خداوند می دانند. مولوی ، شمس تبریزی ، فخرالدین عراقی ، اوحدالدین کرمانی ، روزبهان بغلی شیرازی از این دسته اند.
مولوی می گوید : پس غذای عاشقان باشد سماع که در او باشد خیال اجتماع (سماع عرفان و مولوی ص7)
وی حتی سماع را برتر از نماز می داند. افلاکی شاگرد مولوی در مناقب العارفین می نویسد :
روزی در حضور مولانا رباب می زدند و مولانا ذوق ها می کرد. از ناگاه عزیزی (یکی از مریدان) درآمد که نماز دیگر (اذان) می گویند. (مولوی) لحظه ای تن زد (صبر کرد) و فرمود : نی نی آن (اذان) نماز دیگر و این سماع نماز دیگر.هر دو داعیان حقّند. یکی (اذان و نماز) ظاهر را به خدمت می خواهد و این دیگر (سماع) باطن را به محبّت حق می خواند.
(احیاءعلوم الدین/ص406— مولاناجلال الدین/ص342)
در جایی دیگر ، در مقابل حدیث پیامبر اکرم (ص) که می فرمایند : « حبب الی من الدنیا النسا و الطیب و قرة عینی الصلوه » ، مولوی می گوید : ما از این عالم سه چیز را اختیار کردیم : یکی سماع و یکی فقاع (آبجو) و یکی حمام.
(مناقب العارفین/ص406 و مولانا جلال الدین ص342)
فرزند خلف مولوی نیز می گوید : انبیا توجه و رویکرد به خدا را در قالب نماز به مردم می رساندند؛ اما اولیا (صوفیه) آن نماز حقیقی را به صورت سماع به عالمیان رساندند.
(ولدنامه/ص112 و مناقب العارفین/ص394)
نجم الدین کبری می گوید : شیخ جنید بغدادی در سماع حاضر بود و سماع در نمی گرفت. شیخ فرمود : بنگرید که هیچ عامی (منظور غیر صوفی) در میان ما هست؟ نیافتند و ... . شیخ فرمود : بهتر طلب کنید! کفش عامی با کفش صوفی عوض شده بود و به این دلیل در نمی گرفت.
(اندر غزل خویش نهان خواهم گشتن/ص23)
و از قول مولوی می نویسد : العشق یزید بالسماع.
(سماع عشق آفرین است/ص436)
2 ) غیر افراطی
این دسته اگر چه سماع را مستحب و قرب آور می دانند و نوعا هم خودشان اهل سماع بوده اند ، اما به اندازه گروه اول دیدگاه افراطی ندارند. علاء الدوله سمنانی ، عز الدین محمود کاشانی ، عزیز الدین نسفی ، محمد غزالی و هجویری از این گروه اند.
3 ) مخالفین سماع
این گروه در بین متصوفه اندک هستند ؛ اما با سماع مخالفت جدی داشته اند. بهاء الدین نقشبند ، محی الدین عربی و احمد جام از این دسته اند.
محی الدین عربی در رساله روح القدس فی محاسبه النفس ذیل بحث سماع می گوید: بعد از مراسم پر هیاهوی سماع ، به یکدیگر به جهت اعمال خود تحنیت می گوئیم ؛ در حالی که فرشتگان در ملأ اعلی به ما به موجب از دست دادن دین و عقل خود ( به واسطه سماع) تسلیت می گویند.
وی سپس می گوید : ای نفس ! به جهت این اعمال از خدا حیا نمی کنی . تو در طول شب و (در حال سماع) در تسخیر و قبضه شیطان بودی و بازیچه دست او. با این همه ، تو ذوق می کردی و لذت می بردی.
بعد تصریح می کند : از همه بدتر و از هر مصیبتی بزرگتر و از هر فاجعه ای سنگین تر و از هر دردی جانکاه تر اینکه در این حال ادعا می کردی که من با خدا و در خدا بودم و به خدا برخاستم و در خدا شطحیات بر زبان راندم.
و همچنین در رساله شاهد می گوید :
رقص و پایکوبی لایق حضرت حق نیست ؛ شهود حق متوقف بر هیبت است و هیبت موجب سکون و آرامش می شود ؛ نه حرکت جنبش.
و بعد می گوید : رقص کنید و بدانید که تنها رقاصید و بدانید که هنوز در مرحله نفسانیات باقی هستید. هرکس در سماع جست و خیز کند و مدعی شود که شهود خدا کردم و خدا من را به خود نمود ، پس دروغگو است.
(رساله شاهد / ص 4 )
به هر حال آنچه مسلّم است این است که به دلایل گوناگون اسلام این عمل را نمی پذیرد و با آن مخالف است ؛ چنانکه شیعه نیز حکم به حرمت سماع داده اند.