سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستی افسرده دل، کمتر می پاید . [امام علی علیه السلام]
امروز: یکشنبه 103 اردیبهشت 23

                                  

منشأ آداب و رسوم تصوف چیست؟

 

تصوف در حقیقت، مخلوطی از تفکّرات فرقه ها و ادیان مختلف اعمّ از « بودایی » ، « میترایی » ، « زردشتی » ، « مانوی » ، « تائو » ، « مسیحی » ، « برهمایی » یهود و اسلام است.

مسائلی همچون : فقر ، خرقه پوشی و ریاضت های طولانی ،از آداب هندو هاست.(ماللهند/ج1/ص25)

« تشرّف » را از آئین میترا گرفتند. ( آئین میترا همان مهر پرستی ایران باستان است.میترا یعنی خورشید)

(آئین میترا/ص27)

« غسل اسلام » گنابادی ها ، از غسل تعمید مسیحی ها اخذ شده است)

« پَرسه و گدایی صوفی مبتدی » از آئین برهمایی گرفته شده است.(ماللهند/ج2/ص453) (مخصوص فرقه خاکساریه)

عین قول عقیده صوفی ها در مورد ذکر ، در آئین زردشت آمده که باید پیکر پیر را بدل گیرند و چنان داند که حاضر و ناظر است و از فکر پیر غایب نگردد.

(ریاض السیاحه/ص181)

چنانکه ملّا علی گنابادی، فرزند ملا سلطان مشهور به نور علیشاه ثانی می گوید : مقلّد ناچار است که در وقت عبادت ، مرشد را در نظر آورد.

(صالحیه/ص334)

کیوان قزوینی صاحب استوار نامه می گوید : صحّت اعمال و عبادات و معارف موقوف است به اجازه « قطب » والّا باطل است و قبول خدا نیست ، هرجند با خلوص نیت باشد؛ زیرا معنای خالص بودن نیّت « خلوص للقطب » است و کسی راهی به خلوص لله ندارد مگر از راه قطب. ولایت ، یعنی بیعت با ولی امر که به واسطه آن ، صورت قطب وارد قلب می شود. (استوارنامه/ص132)

« عُشریه » نیز که در فرقه نعمت اللهی گنابادی جریان دارد و جانشین خمس و زکات است، از آئین مسیحیت و یهود اخذ شده است.

(انجیل متی/باب23/ش23)

 



  • کلمات کلیدی :
  •  نویسنده سرباز اسلام در چهارشنبه 87/2/11 و ساعت 6:15 عصر | دیدگاه دیگران()

    اوّلین صوفی

    عثمان بن شریک کوفی مشهور به ابو هاشم کوفی است که بعدها ابو هاشم صوفی هم لقب گرفت. وی در قرن دوم می زسیت.

    امام صادق (علیه السلام) در مورد او فرمودند :

    « إنّه کان فاسد العقیدة جدا و هو الّذی ابتدع مذهبا یقال له التصوّف و جعله مفرّا لعقیدته الخبیثه »

    (حدیقه الشیعه/ص564؛اثنی عشریه/ص33)

    (همانا او (ابو هاشم) انسانی است که جدا عقیده فاسدی دارد و اوست که از روی بدعت مذهبی را بنا نهاد که تصوف نامیده شد و آن را محل فراری برای عقیده فاسد خود قرار داد.»

    کیوان قزوینی که 32 سال نزد موسس فرقه گنابادیه (سلطان محمد گنابادی) خدمت کرد تا به منصور علیشاه یا منصور علی ملقّب شد و بعد ها هم توبه کرد،می گوید :

    اولین کسی که زیر بار این ننگ و بدعت رفت، ابو هاشم کوفی بود که رنج ها به خود داد تا عرّاده صوفی به راه افتاد.

    (استوارنامه/ص22)



  • کلمات کلیدی :
  •  نویسنده سرباز اسلام در چهارشنبه 87/2/11 و ساعت 6:8 عصر | دیدگاه دیگران()

    پیشینه تصوف

    زمینه پیدایش تصوف

    معمولا بسیاری از صوفیان و مدافعان آنها سعی می کنند زمینه پیدایش تصوف را زهد اسلامی و نیاز امّت معرّفی کنند. در همین زمینه، به دو نظریه اشاره می شود:

     

    نظریه اوّل : قول مرحوم جلال الدّین همایی

    عامل پیدایش تصوف همان زهد و پرهیزگاری است.

    (تصوف در اسلام/ص60)

    نظریه دوم : قول دکتر کاظم یوسف پور

    در جهان اسلام، خاستگاه اصلی تصوّف را باید در اعتراض گروهی از مؤمنان دلسوخته جستجو کرد که پس از دوران طلایی اسلام شاهد گرایش مسلمین به مادّی گری و دنیا طلبی بودند.

    (نقد صوفی/ص28)

    طبق این دو نظریه خاستگاه اصلی تصوف، اعتراض گروهی مؤمن دلسوخته در برابر گرایش مسلمین به مادّی گری بوده است.

    طرح سؤال :

    الف : اگر بروز این تفکّر به سبب اعتراض مسلمانان دلسوخته بود، چرا اهل بیت (علیهم السلام) که دلسوخته ترین انسانها بودند آن را همراهی نکردند؟ وچرا اهل بیت (علیهم السلام)، سردمداران این جریان را طرد نمودند؟

    ب : این مؤمنان دلسوخته چه کسانی بودند؟ حسن بصری، سفیان ثوری یا ابو هاشم کوفی؟ بدیهی است که اینان در زمان خود اهل بیت (علیهم السلام) زندگی می کردند و اهل بیت (علیهم السلام)س با اینها به شدّت مخالف بودند.

    و اگر قرا بود از این جریان، زهد اسلامی شکل گیرد، چرا از کمیل و عمّار خبری نیست؟ در ضمن، تاریخ شهادت می دهد که امثال ابو هاشم کوفی از سرمایه داران زمان خود بوده اند.

     

    نظریه صحیح درباره زمینه پیدایش تصوف و صوفیگری :

    این جریان را می توان سقیفه بنی ساعده دوّم نامید؛ چرا که با تشکیل سقیفه بنی ساعده توانستند ولایت و زعامت را از اهل بیت (علیهم السلام) بگیرند؛ ولی در مقابل معنویّت ائمه (علیهم السلام) ماندند و نتوانستند کاری کنند. از این رو ، بهترین کار، ساخت جریان و شخصیتهایی بود که بتوان آنها را جایگزین اهل بیت (علیهم السلام) کرد و ولایتی را تعریف کرد که در عین تبعیّت مردم از آن، با حکومت های وقت کاری نداشته باشد؛ یعنی اسلام منهای سیاست.

    البته به دلیل آشنایی مسلمانان با سایر ادیان و فرقه های وقت و به دلیل گسترش قلمرو حکومت اسلامی، نقش سایر آیین ها را در تأسیس این مسلک نمی توان نادیده گرفت.

    « آسین پالاسیوس » از شرق شناسان و عرفان شناسان یونانی، منشأ تصوف را زهد و عرفان مسیحی و فلسفه نو افلاطونی اسکندریه می داند.

    (عقل و وحی در اسلام/ص111)



  • کلمات کلیدی :
  •  نویسنده سرباز اسلام در سه شنبه 87/2/10 و ساعت 9:13 عصر | دیدگاه دیگران()


    مفهوم شناسی تصوف

    واژه صوفی یعنی چه؟

    برای کلمه « صوفی » معانی بسیاری در نظر گرفته اند که در اینجا به بیان سه قول مشهور می پردازیم:

    دیدگاه اول : (قول ابوریحان بیرونی و تابعین)

    آنها قائلند کلمه « صوفی » از soph که کلمه یونانی است ، گرفته شده و به معنای حکمت و دانش است. کلمه « فیلسوف » از Fila به معنای علاقمند و Sophia  به معنای دانش اخذ شده است. پس فیلسوف یعنی علاقمند دانش.

    این نظر مردود است؛ به جهت اینکه علمای علم حروف، سین یونانی (سیکما) را همه جا به معنای سین ترجمه کرده اند و علی القاعده « سوفی » باید تر جمه می شد نه « صوفی »

    دیدگاه دوم : (قول متصوّفه است)

    که گفته اند کلمه « صوفی » مشتقّ از صفّه است. این عدّه سعی دارند آن را به اصحاب صفّه که فقرای مهاجرین از یاران پیامبر بوده اند و به دلیل فقر و نداری روی سکوی مسجد زندگی می کردند، برسانند.

    این نظر مردود است؛ چرا که ماجرای اصحاب صفّه ، یک واقعیت تلخ اقتصادی است که پیامبر اکرم (ص) به مرور زمان با تدابیر مختلفی آنان را از فقر و نداری نجات داده و این ماجرا خاتمه یافت.در عین حال، صوفیه برای اثبات این نظر هیچ سندی ارائه نداده اند. در ضمن، اگر از صفّه مشتق شده بود، باید « صُفّی » می شد نه صوفی.(رک:تحقیق ماللهند ص16)

    دیدگاه سوم : (از اهمیت ویژه ای برخوردار است ؛ زیرا روایات ائمه علیهم السلام مؤیّد آن است)

    بر اساس این نظریه ، واژه صوفی از « صوف » به معنای « پشم » گرفته شده است. چون صوفیان اولیّه لباسهای پشمینه می پو شیدند.

    دکتر عبد الحسین زرّین کوب ، از مدافعان تصوّف در کتابش می نویسد :

    در میان ریشه شناسی هایی که برای کلمه صوفی پیشنهاد شده است ، محتمل ترینشان بی شک آن است که صوفی را از صوف به معنای پشم ، مشتق می داند

    صوفیان به عنوان نشانه ای از فقر دینی خود، جامه های پشمی خشنی به تن می کردند.

    (کتاب تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن/نویسند? کتاب: زرین کوب/ص 38)

     



  • کلمات کلیدی :
  •  نویسنده سرباز اسلام در سه شنبه 87/2/10 و ساعت 5:8 عصر | دیدگاه دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    قال رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم):

    سیأتی علی امّتی ما أتی علی بنی إسرائیل مثل بمثل و إنّهم تفرّقوا علی اثنتین و سبعین ملّة، و ستفرّق امّتی علی ثلاث و سبعین ملّة، تزید علیهم واحدة کلّها فی النّار غیر واحدة ،قیل: یا رسول الله، و ما تلک الواحدة ؟ قال: هو ما نحن علیه الیوم أنا و أهل بیتی.

    (مناهل الابرار فی تلخیص بحار الانوار/ج6/ص228) و (معانی الاخبار/ص323)

    پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

    روزگاری بر امّت من می رسد که همانند قوم بنی اسرئیل که به 73 فرقه و ملّت تبدیل شدند، امّت من هم به 73 ملّت و فرقه تبدیل می شوند که به این 73 فرقه یک فرقه هم اضافه نمی شود و همه آنها وارد جهنّم می شوند مگر یک فرقه.

    سوال شد آن فرقه نجات یافته کدام است؟ فرمودند: همان گروهی که ما بر آن هستیم یعنی من و اهل بیتم.

    پیشگفتار

    تصوف به عنوان یکی از انحرافات جدی در امت اسلام، دوران پر فراز و نشیبی را طی نموده است.اهل بیت (علیهم السلام) به عنوان رهبران الهی از همان ابتدای تشکیل این جریان ,به مخالفت با آن پرداختند.

    این انحراف، از بین اهل سنّت آغاز گردید و تقریبا تا دوران صفویه در بین شیعیان جایگاهی نداشت. اکثر قریب به اتفاق بزرگان صوفیه از اهل سنت بوده اند.

    تصوف با زهد ورزی های دروغین « حسن بصری » و « سفیان ثوری » در عصر بنی امیّه آغاز گردید تا اینکه در دوران امام صادق (علیه السلام) رسما به عنوان یک مسلک و مذهب توسط « ابو هاشم کوفی » اعلام موجودیّت کرد.

    متاسفانه افراط و تفریط در بررسی این جریان، همیشه مشکل ساز بوده است.عدّه ای آن را به عنوان یک جریان عرفانی به صورت مطلق با تمام عقاید آن پذیرفته اند و سعی در توجیه انحرافات آن نموده اند و عدّه ای دیگر نیز با هدف مقابله و مبارزه با صوفیگری با عرفا و عرفان حقیقی نیز اعلام جنگ نموده اند؛ در حالی که عرفان مورد نظر شیعه، همان عرفان فقاهتی است که بزرگانی همچون : « مرحوم سید علی قاضی » ، « علامه طباطبائی » و « حضرت امام خمینی ره » در دوران اخیر، از چهره های شاخص آن بوده اند.

     



  • کلمات کلیدی :
  •  نویسنده سرباز اسلام در سه شنبه 87/2/10 و ساعت 2:5 عصر | دیدگاه دیگران()
    <   <<   11      

     لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    آیا نورعلی تابنده مورد تایید امام بود؟
    سید حسن،دعایی و نورعلی تابنده
    درویش علاقمند به شهرت
    نورعلی تابنده قبل از درویشی
    سیستم تشکیلاتی فرقه گنابادی قسمت هشتم
    سیستم تشکیلاتی فرقه گنابادی قسمت هفتم
    سیستم تشکیلاتی فرقه گنابادی قسمت ششم
    سیستم تشکیلاتی فرقه گنابادی قسمت پنجم
    سیستم تشکیلاتی فرقه گنابادی (قسمت چهارم)
    سیستم تشکیلاتی فرقه گنابادی (قسمت سوم)
    سیستم تشکیلاتی فرقه گنابادی (قسمت دوم) 2
    سیستم تشکیلاتی فرقه گنابادی (قسمت دوم)
    افشای تشکیلات سیاسی فرقه گنابادی (قسمت اول)
    فرقه ای که حزب سیاسی شد
    سید حسین نصر،شهرام پازوکی و اسلام ناب آمریکایی
    [همه عناوین(103)][عناوین آرشیوشده]

    بالا

    طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

    بالا

    معرفی وبلاگ به دوستان
    ایمیل شما:
    ایمیل دوستتان:

    ”باشگاه